سلام
بخاطر عفونت شدید اون کیست مسخره مجبور شدم یه هفته دیگه تو بدنم تحملش کنم تا دوشنبه هفته دیگه که برم و وقت عمل بگیرم.
اخرین دعایی که قبل از بیهوشی بکنم بهوش نیومدن خودم و عاقبت به خیری مهرزاد خواهد بود امیدوارم خدا این دفعه گوش کنه.
وضعیت همچنان در همون رکود سردش به سر میبره هرشب بهش زنگ میزنم اما تا حس میکنه داره مثل قبل باهام حرف میزنه یه جوری حالم رو میگیره مثلآ یه دفعه میگه دیگه برو گم شو حوصله ات رو ندارم . باورم نمیشه این مهرزاد من باشه با کارهای بچهگانه هر دو طرفمون چه بلایی سر رابطه قشنگمون که نیاوردیم اون میگه فقط تو مقصری من اصلآ این وسط به جز اینکه از خودم بگذرم و واست فداکاری کنم کاره دیگه ای نکردم.
اما من که فکر میکنم میبینم فقط من مقصر نیستم من تمام زندگیم رو بخشیدم تمام قلبم رو تمام لحضاتم رو تمام حسم رو اگه کافی نبوده تقصیر از من نیست.
کسی میتونه راهنمایی کنه؟ مهرزاد من دیگه برنمیگرده.
خیلی خستم خیلی
گلی
نظرات 3 + ارسال نظر
یاسمن سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:08 ب.ظ http://www.sedayeshekastanekhatereha.blogsky.com

man barat doa mikonam:( hatmane hatman.merc be man sar zadi.faghat age mishe behem begoo (too idim) ke chi shode ,yekam az khodet begoo lotfan.omidvaram yani doa mikonam hame chiz hal she bekhoobi

جهرم بوی(علی) سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:22 ب.ظ http://jahromboy.blogsky.com

سلام عزیزم خوب بود امیدوارم در همه مراحل زندگی موفق باشی به منم سر بزن ممنون میم

کتبالو چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:49 ب.ظ

در مورد مهرزاد اگه قرار به رفتنی بودنه بگذار بره. تقصیر هیچ کس نیست. نه تو نه اون. در مورد کیستت امیدوارم سالم وسلامت برگردی خونه تون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد