سلام
دلش از سنگ شده من بیچاره دارم بال بال میزنم اما اون شیرازه و نمیگذاره من ببینمش. خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا کجایی؟
امروز بعد از ظهر مامان نماز حضرت زهرا داشت اینقدر گریه کردم که دیگه جونم درامد به اندازه یه دنیا واسه مهرزاد دعا کردم و از خدا خواستم که مهرزاد رو ازم نگیره.(الهی امین)نذر کردم اگه مهرزاد واسه همیشه برگرده یه نماز حضرت زهرا بگیرم. تو رو خدا دعا کنید مهرزاد هیچجوره بهم راه نمیده.
ندونستیم چرا وقتی نوبت ماست دیر میشه
حرفای خوب واسه ما زخم زبون و تیر میشه.
واسم دعا کنید.
دوستت دارم پیشی جون.
سارا
نظرات 3 + ارسال نظر
مرمر چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:24 ق.ظ http://shahre-gonah.blogsky.com

سلام عزیزم
امیدوارم که مهرزادت برگرده چون دوسش داری اما گلی جان اون ولت کرده رفته اگه درست متوجه شده باشم پس به کسی ارزشت رو اورده پایین التماس نکن فقط با خودت بگو اگه نیومد یعنی لیاقت تو رو نداشت

عزیزکلهر چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:54 ق.ظ http://www.azizkalhor.blogfa.com

من شاعر ی تنها و خسته از روز گارم تنها ی نتها
مرا پدر شعر وحشت می خوانند
در فقر مطلق زندگی میکنم
امرا به خاطر شعرهایم محکوم به فقر کرده اند
به من سر بزنید

[ بدون نام ] چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:17 ب.ظ

سلام گلی واقعا این دفه دیگه نمی دونم چی بگم می دونم که خیلی سخته چون خودم کشیدم نمی دونم که چی بگم که اروم شی همین ولی از ته دل برات دعا می کنم
سخت نگیر
همیشه سبزه می خشکد همیشه ساده می بازد همیشه لشگر اندوه به قلب تیره می تازد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد